مدرسه تعلیم و تربیت‏



نمونه برجسته سازی خدمات معارفی اساتید محترم
اهمیت دادن اسلام به تحصیل علم و دانش و امر تعلیم و تربیت
اسلام که آخرین و کاملترین دین الهی است اهمیت فوق العاده ای به تعلیم و تربیت داده است به گونه ای که در هیچ مکتب و مرام و دینی نمی توانیم مشابهی برای آن پیدا کنیم.
حتی قرآن مجید که معجزه رسول خدا بود آغازش با اقراء باسم ربک الذی خلق شروع شده.
سابقه علم و دانش در کشور های عربی
و این در زمانی بیان گردید که در سرزمین عربستان و به ویژه مکه معظمه کل با سودان به سی نفر نمی رسید. در سایر سرزمینها هم وضعیت مشابهی بود
سابقه علم و دانش در کشور ایران
در ایران قبل از اسلام هم تحصیل در انحصار اشراف و شاهزادگان قرار داشت .
دعوت به فراگیری علم
البته در سایر آیات قرآنی هم مستقیم و غیر مستقیم مسلمانان پیوسته به فراگیری علم دعوت شده اند چنانچه در جای دیگر می فرماید: یرفع الله الذین آمنوا منکم والذین اوتوالعلم درجات.
 یعنی خداوند آن گروه از مسلمانان مومن که از علم و دانش برخوردار باشند را نسبت به سایرین برتری بخشیده است.
آثار و برکات علم همراه با ایمان
بنابراین علم و دانش خود امتیاز است و یک ارزش محسوب می شود .
آنهم زمانی که همراه با ایمان باشد.
در این خصوص در آیه دوم سوره جمعه می خوانیم : هوالذی بعث فی الامیین رسولاً یتلوا علیهم آیاته و یزکیم و یعلمهم الکتاب والحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین .
(اوست خدائی که از میان بی سوادان پیامبری را فرستاد که آیات قرآن را به انها آموزش دهد و آنها را به اخلاق پسندیده بیاراید و علوم را آموزش دهد و.
علم و دانش موجب نزدیکی به خدا
پس علم و دانش موجب نزدیکی به خدا و برخورداری از پاداش الهی است مشروط به آنکه با گوهر ایمان همراه باشد.
به همین اعتبار بود که مسلمانان اولیه که غالباً فاقد سواد بودند در مدت کمی با سواد شدند و دانشمندان بزرگی در قرن های اولیه از سرزمین های اسلامی طلوع کردند که بخش عمده ای از آنها ایرانیان بودند.
در واقع آیات قرآن و فرمایشات اولیای دین انگیزه ای قوی برای روی آوردن مسلمانان به زیور دانش بود.
نمونه اشعار مستند سازی شده
وقتی پیامبر می فرماید : زگهواره تا گور دانش بجوی و یا طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه و یا همین رسول خدا فرموده است که ارزشمندترین مردم کسی است که دانشش بیشتر باشد و یا حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید . ارزش هر کس به مقدار دانش اوست و یا امام جواد می فرماید : شرافتمند کامل و حقیقی کسی است که دانش او ، وی را شریف  سازد .
شگفت آور نیست که شعرای مسلمان با الهام گرفتن از آیات قران در خصوص علم و جایگاه آن در کلام اشعار نغزی سروده اند از جمله :
فردوسی می گوید :  
زگیتی هر آن کس که داناتر است  *  ورا پایه و مایه بالاتر است
و مسعود سعد می گوید :       
  همه از آدمیم ما لیکن  **** او گرامی تر است کو داناست.
و بالاخره ناصر خسرو می گوید :   
 درخت تو گر بار دانش بگیرد   *   به زیر آوری چرخ نیلوفری را
اهمیت تعلیم و تربیت
در اهمیت تعلیم و تربیت همین بس که گفته اند که زکوه العلم نشره – یعنی زکوه دانش در آموختن آنست
مقام معلم و مربی
و مقام معلم و مربی به اندازه ای مورد توجه اولیای دین است که امام خمینی بارها می فرمود معلمی شغل انبیاست و می دانیم که رسالت انبیاء هدایت انسان از عالم حیوانی به بهشت الهی می باشد.
در کرامت و عظمت شغل معلمی گفته اند که هر گاه کسی این توفیق را پیدا کند که آینده سازانی خوب تربیت و تعلیم دهد این یک صدقه جاریه تلقی می شود. و تا زمانی که فرد تربیت شده منشاء اقدامات مفیدی باشد شخص معلم در ثواب همه اعمال وی سهیم است.
بنابراین اکنون که به آغاز سال تحصیلی که بهار تعلیم و تربیت نزدیک می شویم باید به همه معلمین و مربیان تبریک گفته و از آن ها بخواهیم که قدر خود را بدانند و سعی کنند که در مسیر اسلام و سفارشات اولیای دین گام بردارند تا از سعادت دنیا و آخرت برخوردار شوند.   
فرخنده معصومی – معلم اهوازی
 

طنز مقدمه ای بر داستان های کرونائی

تمثیل آفتاب و مهتاب

پیرى، از مریدان خود پرسید: ((هیچ کارى و اثرى از شما سر زده است که سودى براى دیگرى داشته باشد؟ )) یکى گفت: (( من امیر بودم . گدایى به در خانه من آمد. چیزى خواست. من جامه خود و انگشتر ملوکانه به او دادم و او را بر تخت شاهى نشاندم و خود به حلقه درویشان پیوستم .))

دیگرى گفت: (( از جایى مى‏ گذشتم. یکى را گرفته بودند و مى‏ خواستند که دستش را ببرند. من دست خود فدا کردم و اینک یک دست ندارم. ))

پیر گفت: (( شما آن چه کردید در حق دو شخص معین کردید.

مؤمن چون آفتاب و مهتاب است که منفعت او به همگان مى ‏رسد و کسى از او بى‏ نصیب نیست . آیا چنین منفعتى از شما به خلق خدا رسیده است؟ ))

-برگرفته از: شیخ ابوالحسن خرقانى، نور العلوم، به کوشش عبدالرفیع حقیقت، ص 81 . ?

من که دارم در گدائى گنج سلطانى بدست

کى طمع بر گردش گردون دون پرور کنم.

با این طنز برویم سراغ داستان کرونائی

امروزه برای بعضی گرفتاری هایی به وجود می آید از طرفی، نباید آسیب دیدگان و خسارت دیده ها را تنها گذاشت، بلکه دلداری به آنان لازم است.

مصیبت زده را دریابیم

یکى از دستورات الهى که در سوره العصر بیان مى فرماید: آن است که شخص مسلمان هرگاه گرفتارى، مصیبت زده اى را مى بیند از جهت مال و دارایى یا از طرف بدن و بیمارى یا مرگ بستگان و دوستان، وظیفه اش آن است که او را امر به صبر نماید و با تذکر فناى دنیا و زودگذر بودن آن و تغییرهاى آن و اینکه بلا و گرفتارى عمومى و همگانى است و نظایر آن را برایش بیان کند و بقا و دوام آخرت و پاداش هاى بى نهایت خداوند را یادآوریش نموده بدین وسیله اورا آرامش دهد: (وَ تَوا صَوْا بِالصَّبْرِ).

شعر : اى دل صبور باش و مخور غم که عاقبت    

این شام صبح گردد و این شب سحر شود   

مواظب سوء استفاده دیگران باشیم

به این نکته نیز توجه داشته باشیم که این دین و انقلاب و آزادی را ارزان به دست نیاورد ایم، تا به اندک ناراحتی، آن را از دست بدهیم، از رو باید مواظب سوء استفاده های دنیا طلبان باشیم.

نکته بیدار باش

طنز: آدمیان دوست مى‏ رانند و دشمن مى‏ نوازند

مردى روستایى، گاو خود را در آخور بست و به سراى خود رفت. شیرى آمد، گاو را خورد و در جاى او نشست. مدتى گذشت. مرد روستایى به آخور آمد تا گاو را آب و علف دهد. آخور چنان تاریک بود که روستایى ندانست که در جاى گاو، شیرى درنده نشسته است. بر سر شیر آمد و دست بر پشت او مى‏ کشید و مى‏ نواخت.

شیر در زیر نوازش ‏هاى دست روستایى، به خنده افتاد و پیش خود گفت: راست است که مى‏ گویند آدمیان، دوست مى‏ رانند و دشمن مى‏ نوازند» .

اگر مى ‏دانست که چه کسى را مى‏ نوازد، زهره ‏اش پاره مى‏ شد و جان مى ‏داد.

آرى، آدمى گاه آرزوى چیزى یا کسى را مى‏ کند که اگر حقیقت آن چیز یا کس را مى‏ دانست و مى‏ شناخت، مى‏ گریخت، و چون دشمن خویش را نمى‏ شناسد، گاه عمر خود را در خدمت او صرف مى‏ کند، و در همه عمر عاشق او است. 

!- مثنوى، دفتر دوم، ابیات 515 505 . ?

پیام شوم این غفلت، مانع رسیدن به عشق خدا، هم هست‏ :

‏خواب و خورت ز مرتبه ى خویش دور کرد‏

‏آنگه رسى به عشق که بى خواب و خور شوى‏

‏   حافظ ‏

از خوى خوش پیامبر صلى الله علیه و آله چه استفاده ها که نکردند!

ابن عبدالبر در استیعاب مى نویسد: نعیمان بن عمر و انصارى از قدماى صحابه و از جمله انصار و اهل بدر است مردى خوش مجلس و مزاح بود از وقایعى که از منسوب به اوست این است که مرد عربى از بادیه نشینان خدمت پیغمبر صلى الله علیه و آله آمد شتر خود را پشت مسجد خوابانید و به مسجد وارد شد، بعضى از اصحاب به نعیمان گفتند اگر این شتر را بکشى گوشت آنرا تقسیم مى کنیم حضرت رسول صلى الله علیه و آله قیمتش را به اعرابى خواهد داد او را نیز خشنود خواهد کرد نعیمان شتر را کشت ، در این اثنا اعرابى بیرون آمد. شتر خود را کشته دید فریاد کرد و پیغمبر را بداد خواهى خواست . نعیمان فرار کرد. حضرت رسول صلى الله علیه و آله آن فریاد را که شنید از مسجد خارج شد. ناقه اعرابى را کشته دید. پرسید این کار از که سر زده گفتند از نعیمان .

آن جناب یک نفر را فرستاد تا او را بیاورد، فرستاده رفت پس از جستجو فهمید در خانه ضباعه دختر زبیر بن عبدالمطلب همسر مقداد بن اسود پنهان شده منزل ایشان نزدیک مسجد بود به آنجا رفت . او را اشاره به محلى کردند که شباهت به حفره اى داشت نعیمان خود را در حفره اى پنهان کرده و با مقدارى علف سبز جلوى حفره را پوشانیده بود. فرستاده بازگشت ، عرض کردى یا رسول الله صلى الله علیه و آله من او را ندیدم حضرت با دسته اى از اصحاب به خانه ضباعه آمدند آن مرد مخفیگاه نعیمان را نشان داد. پیغمبر صلى الله علیه و آله فرمود: علف ها را برداشتند و نعیمان را بیرون آوردند پیشانى و رخسارش از علفهاى تازه رنگین شده بود حضرت رسول فرمود: نعیمان این چه کارى بود که از تو سر زد؟! گفت : یا رسول الله همان کسانیکه شما را راهنمائى به محل من کردند به این کار وا دارم نمودند پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله تبسم کنان رنگ علف را با دست مبارک خویش از پیشانى و رخسار او زدود، بهاى شتر را نیز به صاحبش داده او را راضى کرد.

لطائف الطوائف ص 27

این مسئله سابقه قرآنی هم دارد:

پیامبر اسلام (ص) و انفاق

امام صادق (ع) فرماید : پیامبر اسلام در بخشش و انفاق طوری بود که هر کس سؤالی می کرد از چیزی حضرت به او عطا می فرمود ، یکی از ن پسر خود را نزد رسول خدا فرستاد و به او سفارش نمود که اگر پیامبر فرمود نزد ما چیزی نیست عرض کن پیراهن خود را مرحمت نمایید .

 پسر آمد و پرسش نمود و پس از آن عرض کرد پیراهن خود را عنایت کنید حضرت پیراهن خود را به او داد ، در این هنگام این آیه شریفه نازل گردید (( و لا تجعل یدک الآیه )) کنایه از این که در انفاق افراط و تفریط نشود بلکه میانه رو و مقتصد باش .  کتاب  لئالی ص 263

چگونگی برخود با نا توان ها و آسیب دیده گان

این هم دو خاطره:

خاطرات زاهد با تدبیر سید علی‌ آقا قاضی و کمک به سبزی فروش.

حفظ آبروی مؤمن واجب است

یکی از علمای نجف می‌گوید: روزی به دکان سبزی‌ فروشی رفته بودم، دیدم مرحوم آیه الله سید علی‌ آقا قاضی خم شده و مشغول کاهو سوا کردن است؛ ولی به عکس معمول، کاهوهای پلاسیده و آن‌هایی که دارای برگ‌های خشن و بزرگ هستند، برمی‌دارد.

پس از آن که وی کاهوها را خرید، زیر عبا گرفت و روانه منزل شد. من به دنبال وی رفتم و عرض کردم: آقا! چرا این کاهوهای غیرمرغوب را سوا کردید؟

فرمود: آقا جان من! این مرد، فروشنده، شخص بی‌ بضاعت و فقیری است و من گاهی به او کمک می‌کنم و نمی‌خواهم به او چیزی بلاعوض داده باشم؛ تا اولاً آن عزّت و شرف و آبرویش از بین نرود و ثانیاً خدای ناخواسته عادت به مجّانی گرفتن نکند و در کسب هم ضعیف نشود و برای ما فرقی ندارد کاهوهای لطیف و نازک بخوریم یا از این کاهوها، و من می‌دانستم که این ها خریداری ندارند و ظهر که دکان خود را می‌بندد، این ها را بیرون می‌ریزد. بنابراین، برای جلوگیری از خسارت و ضرر کردن او، این ها را خریدم.

نمونه شیوه امداد رسانی های اخلاقی غیر مادی:

هشدار نسبت به همنشینی با نادان ها

نمونه راهنمائى های احمق ها

 شخصى در خانه اش چاهى حفر کرد، و خاکها را داخل خانه روى هم ریخت . پس از حفر چاه هر چه فکر کرد با اینهمه خاک چه کند ،عقلش به جائى نرسید. بادوستش م کرد. دوستش گفت : اینکه کارى ندارد، چاه دیگرى حفر کن و این خاکها را داخل آن بریز. این بیچاره طبق راهنمائى دوستش عمل کرد. چاه دیگرى حفر کرد و همه خاک هاى چاه اول را در چاه دوم ریخت . ولى اینبار خاک چاه دوم در خانه باقى ماند. بار دیگر براى راهنمائى نزد همان دوستش رفت ، و مشکل جدید را شرح داد. دوستش به او گفت : راه حلش خیلى ساده است . خاک هاى چاه دوم را هم در چاه اول بریز و قضیه را تمام ، و خودت را راحت کن .       

هشدار نسبت به رعایت نکردن امور اقتصادی

نیکى بى رحمانه

یکى از مسلمین در مدینه در عصر رسول خدا (ص) در بستر مرگ قرار گفت ، او از ثروت دنیا ز شش غلام بیشتر نداشت ،و چند دختر کوچک نیز داشت ، او که احساس کرد در آستانه مرگ قرار گرفته ، غلامان خود را آزاد کرد و براى دختران کوچک خود چیزى نگذاشت و سپس از دنیا رفت . طبق معمول جنازه او را به خاک سپردند، جریان مرگ او و بجا ماندن کودکان یتیم او را به رسول خدا(ص ) خبر دادند.  پیامبر (ص ) از اینکه او غلامان خود را آزاد کرده (و در ظاهر، نیکى نموده ولى در باطن به کودکان خود ترحم ننموده و آنها را از ثروت دنیا محروم کرده ) متاثر گردید و فرمود: چنانچه به من اطلاع مى دادید، من نمى گذاشتم او را در قبرستان مسلمین دفن کنید، زیرا او کودکان خود را از ثروت دنیا بى نصیب کرده و آنان را فقیر و بى پناه گذاشته تا دست گدائى به سوى مردم دراز کنند.

خادم موحدان عالم مرتضوی

 

 


بسم الله الرحمن الرحیم

در چگونگی تهیه محتوا و اجرای مسابقه؛ گفته شد، از فرصت ها باید استفاده بهینه کرد، چرا که ممکن است چنین فرصتی دیگر بدست نیاید، از این رو گفته شده:  تیری که در رفت به دست نیاید »

مفهومش این چنین است که:

عمر رفته و گذشته را نمی توان دوباره بدست آورد.

ضرب المثلی پاسخ به مانع بهانه تراشی برای شروع کارهای فرهنگی

اکنون ضرب المثلی را که پاسخ به مانع بهانه تراشی بعضی ها برای جلوگیری از شروع کارهای فرهنگی و اقتصادی و .  است را بخوانید .

اصل ضرب المثل :

ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است

مفهوم :

کار نیک و عمل صالح را هر وقت انجام دهی اجر خود خواهی برد.

نحوه انجام مسابقه

نحوه انجام مسابقه به این صورت است که در ادامه این پاسخ، شما این سوژه را موضوع سخن قرار داده و با استفاده آنچه از داشته های خود که شنیده اید یا مطالعه داشته اید و به خاطر سپرده اید » و در آرشیوه خود قرار داده اید،از قبیل: آیات، روایات، خاطرات داستان ها طنز ها اشعار و . قبلا پر بار و بروز رسانی کرده، و با آنها آموزه های دینی را به دیگران یاد دهید، تا از برکات دنیوی و اخروی مداد العلما افضل من دماء الشهدا» برخوردار شوید.

اگر آرشیوی هم تا کنون نداشته اید، هم اکنون دست به قلم یا کامپیوتر شده، سریع آرشیوی موضوعی برای یاد داشت برداری، تهیه کرده و موضوعات مختلف را جستجو کنید و هر کدام را در جایگاه خود قرار دهید.

کنترل آدم عجول

طبیعی است انسان هم عجول خلق شده :

از این رو، در کارها نیز می خواهد، زود به نتیجه برسد؛ لیکن باید اول کار و تلاش داشته باشیم چرا که :

اصل ضرب المثل : با یک گل بهار نمی آید»

مفهوم :

تنها با یک کار نیک نمی توان کسی را نیکوکار (هنرمند) بحساب آورد.

پس از انجام کار هم، مقداری صبر کند، ببیند عاقبت کارش چگونه است؛ بعدا برایش جیب بدوزد: اما تکمیلی این مثل را نیز بدان که:

لیکن در کارهای مادی و روز مره:

اصل ضرب المثل : جوجه رو آخر پائیز می شمارند»

مفهوم :

هشداریست به اینکه نتیجه کار را باید در عاقبت کار دید.

یاد آوری پایانی

لازم به تذکر اینکه : با مثل ها، مسابقات گوناگونی می توان برگزار کرد ، از قبیل این مسابقات.

1- مسابقه با ضرب المثل این موضوع را پاسخ دهید

ضرب المثلی در باره دوست بگوئید؟

یک دوست خوب، از یک ده شش دانگ بهتر است.

این مثل را، در باره اهمیت دوست خوب می توان آورد.

2 - اگر مسابقه شبیه مشاعره موضوعی» باشد، که دو نفر پاسخگوی هم باشند.

طرف مقابل این مثل را می آورد.

- دوست خوب،از گوگرد هم نایاب تر است.

 این مثل، کمبود دوست خوب را می رساند.

3 - مسابقه مفهوم گویی ضرب المثل ها که بالا ذکر شد.

4 – یک نفر مثلی را می گوید: دیگران حکایت ریشه آن مثل را می گویند.

5 – مستند سازی مثل ها؛ که یک نفر مثلی فارسی یا مثلی از زبان دیگر ملل را، (نمونه اش را در پایان صفحه مطالعه بفرمائید) که با ذکر معادل فارسی آن است می گوید: دیگران سند قرآنی روایی آن را یاد آور می شوند.

6 - و بلأخره مسابقات همسو، که همین موضوع را با، حافظان موضوعی آیات قرآن ، شعر و . به رقابت می پردازند.

نمونه مثل های دو زبانه (ایران وجهان)

سفارش به محبت و دوستی

محبت و دوستی: بی شک آغاز کلام مشترک درتمامی ادیان از پند محبت» شروع می شود؛ اگر محبت به خود» داری و بقای خویش را می خواهی، این ندا را پیوسته یه یاد داشته باش:

: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِین‏ سوره ممتحنه آیه 8

خدا دادگران را دوست مى‏دارد.

وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِم سوره ممتحنه آیه 8

عدالت ورزید، زیرا خدا دادگران را دوست مى‏دارد.

آنچه به خود نپسندی به دیگران مپسند»، دهخدا . ۱| ۴۸

أحب للناس ما تحبّ لنفسک»

Do as you would be done by everyman dictionary of quotations and proverbs. P.۴۵۵

ان لم یکن لکم دینا و لایخافون المعاد فوا احرارا فی دنیاکم  امام حسین (ع)

مهر و محبت ، نه تنها وسیله سازش جوانان و بزرگسالان در سطح خانواده و کشور است ، بلکه این نیروى شگفت انگیز و حیرت زا مى تواند تمام انسان ها را در سطح جهانى با هم مرتبط کند و موجبات صلح و صفا، سازگارى و تفاهم ، و امنیت و آسایش را براى همه ملل و اقوام بشرى فراهم سازد.

کتاب جوان از نظر افکار و تمایلات خطّ محترم فلسفى (ره)

سفارش به کار و تلاش

کار و تلاش و توکل به خدا: توکل و اعتماد بر فیوضات و تاییدات ارهی همراه با تلاش و کوشش و تمسک به اسباب و وسایل، مطمئن ترین راه رسیدن به اهداف مثبت:

از تو حرکت از خدا برکت»، دهخدا: ۱/۱۱۴

الحرکهُٔ بَرَکهٔ»، معجم کنوز الامثال، ص ۳۲۰

" Use the means and God will give the blessing ", E.D, p. ۵۱۶

کیفر دهی خداوند

چوب خدا صدا ندارد

The miles of God grind slowly (but they grind exceeding small)

والسلام با آرزوی موفق برای شما.   

خادم موحدان عالم مرتضوی


  نحوه انجام مسابقه داستان طنز و لطیفه

نحوه انجام مسابقه به این صورت است که شروع کار با لطیفه یا طنز است در موضوع خاصی به اصطلاح هدفمند پس از اتمام کار، شما یکی از این سوژه ها را موضوع سخن قرار داده و با استفاده آنچه از داشته های خود که شنیده اید یا مطالعه داشته اید و به خاطر سپرده اید » و در آرشیوه خود قرار داده اید،از قبیل: آیات، روایات، خاطرات داستان ها طنز ها اشعار و . قبلا پر بار و بروز رسانی کرده، و با آنها آموزه های دینی را به دیگران یاد دهید، تا از برکات دنیوی و اخروی مداد العلما افضل من دماء الشهدا» برخوردار شوید.

اگر آرشیوی هم تا کنون نداشته اید، هم اکنون دست به قلم یا کامپیوتر شده، سریع آرشیوی موضوعی برای یاد داشت برداری، تهیه کرده و موضوعات مختلف را جستجو کنید و هر کدام را در جایگاه خود قرار دهید.

یاد آوری پایانی

لازم به تذکر اینکه : با طنز و لطیفه و داستان، مسابقات گوناگونی می توان برگزار کرد ، از قبیل این مسابقات.

1- مسابقه مراد از این طنز چیست؟ و به چه موضوعی اشاره دارد.

2 - اگر مسابقه شبیه مشاعره موضوعی» باشد، که دو نفر پاسخگوی هم باشند.

اولی طنزی در موضوعی می آورد طرف مقابل نیز باید در همان موضوع طنز یا داستان و لطیفه ای بیاورد.

3 - مسابقه مفهوم گویی و آموزه های طنز.

4 – یک نفر طنزی می گوید دیگران نکته هایی در ارتباط با آن می گویند.

5 – و بلأخره مسابقات همسو، که همین موضوع را با، حافظان موضوعی آیات قرآن ، شعر و . به رقابت می پردازند.

طنز مقدمه ای بر داستان های کرونائی

تمثیل آفتاب و مهتاب

پیرى، از مریدان خود پرسید: ((هیچ کارى و اثرى از شما سر زده است که سودى براى دیگرى داشته باشد؟ )) یکى گفت: (( من امیر بودم . گدایى به در خانه من آمد. چیزى خواست. من جامه خود و انگشتر ملوکانه به او دادم و او را بر تخت شاهى نشاندم و خود به حلقه درویشان پیوستم .))

دیگرى گفت: (( از جایى مى‏ گذشتم. یکى را گرفته بودند و مى‏ خواستند که دستش را ببرند. من دست خود فدا کردم و اینک یک دست ندارم. ))

پیر گفت: (( شما آن چه کردید در حق دو شخص معین کردید.

مؤمن چون آفتاب و مهتاب است که منفعت او به همگان مى ‏رسد و کسى از او بى‏ نصیب نیست . آیا چنین منفعتى از شما به خلق خدا رسیده است؟ ))

-برگرفته از: شیخ ابوالحسن خرقانى، نور العلوم، به کوشش عبدالرفیع حقیقت، ص 81 . ?

من که دارم در گدائى گنج سلطانى بدست

کى طمع بر گردش گردون دون پرور کنم.

امروزه برای بعضی گرفتاری هایی به وجود می آید از طرفی، نباید آسیب دیدگان و خسارت دیده ها را تنها گذاشت، بلکه دلداری به آنان لازم است.

مصیبت زده را دریابیم

یکى از دستورات الهى که در سوره العصر بیان مى فرماید: آن است که شخص مسلمان هرگاه گرفتارى، مصیبت زده اى را مى بیند از جهت مال و دارایى یا از طرف بدن و بیمارى یا مرگ بستگان و دوستان، وظیفه اش آن است که او را امر به صبر نماید و با تذکر فناى دنیا و زودگذر بودن آن و تغییرهاى آن و اینکه بلا و گرفتارى عمومى و همگانى است و نظایر آن را برایش بیان کند و بقا و دوام آخرت و پاداش هاى بى نهایت خداوند را یادآوریش نموده بدین وسیله اورا آرامش دهد: (وَ تَوا صَوْا بِالصَّبْرِ).

شعر : اى دل صبور باش و مخور غم که عاقبت    

این شام صبح گردد و این شب سحر شود   

مواظب سوء استفاده دیگران باشیم

به این نکته نیز توجه داشته باشیم که این دین و انقلاب و آزادی را ارزان به دست نیاورد ایم، تا به اندک ناراحتی، آن را از دست بدهیم، از رو باید مواظب سوء استفاده های دنیا طلبان باشیم.

نکته بیدار باش

طنز: آدمیان دوست مى‏ رانند و دشمن مى‏ نوازند

مردى روستایى، گاو خود را در آخور بست و به سراى خود رفت. شیرى آمد، گاو را خورد و در جاى او نشست. مدتى گذشت. مرد روستایى به آخور آمد تا گاو را آب و علف دهد. آخور چنان تاریک بود که روستایى ندانست که در جاى گاو، شیرى درنده نشسته است. بر سر شیر آمد و دست بر پشت او مى‏ کشید و مى‏ نواخت.

شیر در زیر نوازش ‏هاى دست روستایى، به خنده افتاد و پیش خود گفت: راست است که مى‏ گویند آدمیان، دوست مى‏ رانند و دشمن مى‏ نوازند» .

اگر مى ‏دانست که چه کسى را مى‏ نوازد، زهره ‏اش پاره مى‏ شد و جان مى ‏داد.

آرى، آدمى گاه آرزوى چیزى یا کسى را مى‏ کند که اگر حقیقت آن چیز یا کس را مى‏ دانست و مى‏ شناخت، مى‏ گریخت، و چون دشمن خویش را نمى‏ شناسد، گاه عمر خود را در خدمت او صرف مى‏ کند، و در همه عمر عاشق او است. 

!- مثنوى، دفتر دوم، ابیات 515 505 . ?

پیام شوم این غفلت، مانع رسیدن به عشق خدا، هم هست‏ :

‏خواب و خورت ز مرتبه ى خویش دور کرد‏

‏آنگه رسى به عشق که بى خواب و خور شوى‏

‏   حافظ ‏

از خوى خوش پیامبر صلى الله علیه و آله چه استفاده ها که نکردند!

ابن عبدالبر در استیعاب مى نویسد: نعیمان بن عمر و انصارى از قدماى صحابه و از جمله انصار و اهل بدر است مردى خوش مجلس و مزاح بود از وقایعى که از منسوب به اوست این است که مرد عربى از بادیه نشینان خدمت پیغمبر صلى الله علیه و آله آمد شتر خود را پشت مسجد خوابانید و به مسجد وارد شد، بعضى از اصحاب به نعیمان گفتند اگر این شتر را بکشى گوشت آنرا تقسیم مى کنیم حضرت رسول صلى الله علیه و آله قیمتش را به اعرابى خواهد داد او را نیز خشنود خواهد کرد نعیمان شتر را کشت ، در این اثنا اعرابى بیرون آمد. شتر خود را کشته دید فریاد کرد و پیغمبر را بداد خواهى خواست . نعیمان فرار کرد. حضرت رسول صلى الله علیه و آله آن فریاد را که شنید از مسجد خارج شد. ناقه اعرابى را کشته دید. پرسید این کار از که سر زده گفتند از نعیمان .

آن جناب یک نفر را فرستاد تا او را بیاورد، فرستاده رفت پس از جستجو فهمید در خانه ضباعه دختر زبیر بن عبدالمطلب همسر مقداد بن اسود پنهان شده منزل ایشان نزدیک مسجد بود به آنجا رفت . او را اشاره به محلى کردند که شباهت به حفره اى داشت نعیمان خود را در حفره اى پنهان کرده و با مقدارى علف سبز جلوى حفره را پوشانیده بود. فرستاده بازگشت ، عرض کردى یا رسول الله صلى الله علیه و آله من او را ندیدم حضرت با دسته اى از اصحاب به خانه ضباعه آمدند آن مرد مخفیگاه نعیمان را نشان داد. پیغمبر صلى الله علیه و آله فرمود: علف ها را برداشتند و نعیمان را بیرون آوردند پیشانى و رخسارش از علفهاى تازه رنگین شده بود حضرت رسول فرمود: نعیمان این چه کارى بود که از تو سر زد؟! گفت : یا رسول الله همان کسانیکه شما را راهنمائى به محل من کردند به این کار وا دارم نمودند پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله تبسم کنان رنگ علف را با دست مبارک خویش از پیشانى و رخسار او زدود، بهاى شتر را نیز به صاحبش داده او را راضى کرد.   لطائف الطوائف ص 27

این مسئله مسابقه قرآنی هم دارد:

پیامبر اسلام (ص) و انفاق

امام صادق (ع) فرماید : پیامبر اسلام در بخشش و انفاق طوری بود که هر کس سؤالی می کرد از چیزی حضرت به او عطا می فرمود ، یکی از ن پسر خود را نزد رسول خدا فرستاد و به او سفارش نمود که اگر پیامبر فرمود نزد ما چیزی نیست عرض کن پیراهن خود را مرحمت نمایید .

 پسر آمد و پرسش نمود و پس از آن عرض کرد پیراهن خود را عنایت کنید حضرت پیراهن خود را به او داد ، در این هنگام این آیه شریفه نازل گردید (( و لا تجعل یدک الآیه )) کنایه از این که در انفاق افراط و تفریط نشود بلکه میانه رو و مقتصد باش .  کتاب  لئالی ص 263

چگونگی برخود با نا توان ها و آسیب دیده گان

این هم دو خاطره:

خاطره زاهد با تدبیر آیة الله سید علی‌ آقا قاضی رضوان الله تعالی علیه و کمک به سبزی فروش، در این زمینه شنیدنی است.

حفظ آبروی مؤمن واجب است

یکی از علمای نجف می‌ گوید: روزی به دکان سبزی‌ فروشی رفته بودم، دیدم مرحوم آیه الله سید علی‌ آقا قاضی خم شده و مشغول کاهو سوا کردن است؛ ولی به عکس معمول، کاهوهای پلاسیده و آن‌هایی که دارای برگ‌های خشن و بزرگ هستند، برمی‌دارد.

پس از آن که وی کاهوها را خرید، زیر عبا گرفت و روانه منزل شد. من به دنبال وی رفتم و عرض کردم: آقا! چرا این کاهوهای غیرمرغوب را سوا کردید؟

فرمود: آقا جان من! این مرد، فروشنده، شخص بی‌ بضاعت و فقیری است و من گاهی به او کمک می‌کنم و نمی‌خواهم به او چیزی بلاعوض داده باشم؛ تا اولاً آن عزّت و شرف و آبرویش از بین نرود و ثانیاً خدای ناخواسته عادت به مجّانی گرفتن نکند و در کسب هم ضعیف نشود و برای ما فرقی ندارد کاهوهای لطیف و نازک بخوریم یا از این کاهوها، و من می‌دانستم که این ها خریداری ندارند و ظهر که دکان خود را می‌بندد، این ها را بیرون می‌ریزد. بنابراین، برای جلوگیری از خسارت و ضرر کردن او، این ها را خریدم.

نمونه شیوه امداد رسانی های اخلاقی غیر مادی:

هشدار نسبت به همنشینی با نادان ها

نمونه راهنمائى های احمق ها

شخصى در خانه اش چاهى حفر کرد، و خاکها را داخل خانه روى هم ریخت . پس از حفر چاه هر چه فکر کرد با اینهمه خاک چه کند ،عقلش به جائى نرسید. بادوستش م کرد. دوستش گفت : اینکه کارى ندارد، چاه دیگرى حفر کن و این خاکها را داخل آن بریز. این بیچاره طبق راهنمائى دوستش عمل کرد. چاه دیگرى حفر کرد و همه خاک هاى چاه اول را در چاه دوم ریخت . ولى اینبار خاک چاه دوم در خانه باقى ماند. بار دیگر براى راهنمائى نزد همان دوستش رفت ، و مشکل جدید را شرح داد. دوستش به او گفت : راه حلش خیلى ساده است . خاک هاى چاه دوم را هم در چاه اول بریز و قضیه را تمام ، و خودت را راحت کن .       

هشدار نسبت به رعایت نکردن امور اقتصادی

نیکى بى رحمانه

یکى از مسلمین در مدینه در عصر رسول خدا (ص) در بستر مرگ قرار گفت ، او از ثروت دنیا ز شش غلام بیشتر نداشت ،و چند دختر کوچک نیز داشت ، او که احساس کرد در آستانه مرگ قرار گرفته ، غلامان خود را آزاد کرد و براى دختران کوچک خود چیزى نگذاشت و سپس از دنیا رفت . طبق معمول جنازه او را به خاک سپردند، جریان مرگ او و بجا ماندن کودکان یتیم او را به رسول خدا(ص ) خبر دادند.  پیامبر (ص ) از اینکه او غلامان خود را آزاد کرده (و در ظاهر، نیکى نموده ولى در باطن به کودکان خود ترحم ننموده و آنها را از ثروت دنیا محروم کرده ) متاثر گردید و فرمود: چنانچه به من اطلاع مى دادید، من نمى گذاشتم او را در قبرستان مسلمین دفن کنید، زیرا او کودکان خود را از ثروت دنیا بى نصیب کرده و آنان را فقیر و بى پناه گذاشته تا دست گدائى به سوى مردم دراز کنند.

خادم موحدان عالم مرتضوی


بسم الله الرحمن الرحیم

هدف از مسابقه ضرب المثل ها
علت استفاده ما از ضرب المثل های غیر فارسی زبان ؛ می خواهیم به موحدان عالم بفهمانیم،ریشه تمامی مثل ها و سخنان حکیمانه بزرگان شما، در کتاب پیامبر خاتم حضرت محمد (ص) قرآن است.
گفتنی است: علاوه بر فرهنگ موضوعی ضرب المثلهای فارسی و ضرب المثل های ایران و جان دو فرهنگنامه در موضوع مستند سازی ضرب المثل ها و کلمات بزرگان به وسیله قرآن و عترت در دست اقدام است».
همانگونه که در چگونگی اجرای مسابقات گفته شد، مردم از نظر ذوق و سلیقه مختلف هستند از این رو، ما می خواهیم به کمک داشته های خود مردم و آنچه به آن مشغولند آموزه های دینی را به آنان بیاموزیم، موفق باشید.
چون دسترسی به متن مثل ها در نرم افزارها و فضای مجازی آسان است؛ از این رو، زحمت بدست آوردن مثل در موضوع مناسب، کار شما، را به عهده خود شما می گذاریم و در این جا فقط به چند مورد از ضرب المثل هایی که حالت کلی گویی دارد، اکتفا می کنیم: از قبیل موضوع های ذیل مثل استفاده از فرصت و .

نحوه انجام مسابقه

نحوه انجام مسابقه به این صورت است که در ادامه این پاسخ، شما این سوژه را موضوع سخن قرار داده و با استفاده آنچه از داشته های خود که شنیده اید یا مطالعه داشته اید و به خاطر سپرده اید » و در آرشیوه خود قرار داده اید،از قبیل: آیات، روایات، خاطرات داستان ها طنز ها اشعار و . قبلا پر بار و بروز رسانی کرده، و با آنها آموزه های دینی را به دیگران یاد دهید، تا از برکات دنیوی و اخروی مداد العلما افضل من دماء الشهدا» برخوردار شوید.

اگر آرشیوی هم تا کنون نداشته اید، هم اکنون دست به قلم یا کامپیوتر شده، سریع آرشیوی موضوعی برای یاد داشت برداری، تهیه کرده و موضوعات مختلف را جستجو کنید و هر کدام را در جایگاه خود قرار دهید.

استفاده بهینه از فرصت ها

در چگونگی تهیه محتوا و اجرای مسابقه؛ گفته شد، از فرصت ها باید استفاده بهینه کرد، چرا که ممکن است چنین فرصتی دیگر بدست نیاید، از این رو گفته شده:  تیری که در رفت به دست نیاید »

مفهومش این چنین است که:

عمر رفته و گذشته را نمی توان دوباره بدست آورد.

ضرب المثلی پاسخ به مانع بهانه تراشی برای شروع کارهای فرهنگی

اکنون ضرب المثلی را که پاسخ به مانع بهانه تراشی بعضی ها برای جلوگیری از شروع کارهای فرهنگی و اقتصادی و .  است را بخوانید .

اصل ضرب المثل :

ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است

مفهوم :

کار نیک و عمل صالح را هر وقت انجام دهی اجر خود خواهی برد.

کنترل آدم عجول

طبیعی است انسان هم عجول خلق شده :

از این رو، در کارها نیز می خواهد، زود به نتیجه برسد؛ لیکن باید اول کار و تلاش داشته باشیم چرا که :

اصل ضرب المثل : با یک گل بهار نمی آید»

مفهوم :

تنها با یک کار نیک نمی توان کسی را نیکوکار (هنرمند) بحساب آورد.

پس از انجام کار هم، مقداری صبر کند، ببیند عاقبت کارش چگونه است؛ بعدا برایش جیب بدوزد: اما تکمیلی این مثل را نیز بدان که:

لیکن در کارهای مادی و روز مره:

اصل ضرب المثل : جوجه رو آخر پائیز می شمارند»

مفهوم :

هشداریست به اینکه نتیجه کار را باید در عاقبت کار دید.

یاد آوری پایانی

لازم به تذکر اینکه : با مثل ها، مسابقات گوناگونی می توان برگزار کرد ، از قبیل این مسابقات.

1- مسابقه با ضرب المثل این موضوع را پاسخ دهید

ضرب المثلی در باره دوست بگوئید؟

یک دوست خوب، از یک ده شش دانگ بهتر است.

این مثل را، در باره اهمیت دوست خوب می توان آورد.

2 - اگر مسابقه شبیه مشاعره موضوعی» باشد، که دو نفر پاسخگوی هم باشند.

طرف مقابل این مثل را می آورد.

- دوست خوب،از گوگرد هم نایاب تر است.

 این مثل، کمبود دوست خوب را می رساند.

3 - مسابقه مفهوم گویی ضرب المثل ها که بالا ذکر شد.

4 – یک نفر مثلی را می گوید: دیگران حکایت ریشه آن مثل را می گویند.

5 – مستند سازی مثل ها؛ که یک نفر مثلی فارسی یا مثلی از زبان دیگر ملل را، (نمونه اش را در پایان صفحه مطالعه بفرمائید) که با ذکر معادل فارسی آن است می گوید: دیگران سند قرآنی روایی آن را یاد آور می شوند.

6 - و بلأخره مسابقات همسو، که همین موضوع را با، حافظان موضوعی آیات قرآن ، شعر و . به رقابت می پردازند.

نمونه مثل های دو زبانه (ایران وجهان)

سفارش به محبت و دوستی

محبت و دوستی: بی شک آغاز کلام مشترک درتمامی ادیان از پند محبت» شروع می شود؛ اگر محبت به خود» داری و بقای خویش را می خواهی، این ندا را پیوسته یه یاد داشته باش:

: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِین‏ سوره ممتحنه آیه 8

خدا دادگران را دوست مى‏دارد.

وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِم سوره ممتحنه آیه 8

عدالت ورزید، زیرا خدا دادگران را دوست مى‏دارد.

آنچه به خود نپسندی به دیگران مپسند»، دهخدا . ۱| ۴۸

أحب للناس ما تحبّ لنفسک»

Do as you would be done by everyman dictionary of quotations and proverbs. P.۴۵۵

ان لم یکن لکم دینا و لایخافون المعاد فوا احرارا فی دنیاکم  امام حسین (ع)

مهر و محبت ، نه تنها وسیله سازش جوانان و بزرگسالان در سطح خانواده و کشور است ، بلکه این نیروى شگفت انگیز و حیرت زا مى تواند تمام انسان ها را در سطح جهانى با هم مرتبط کند و موجبات صلح و صفا، سازگارى و تفاهم ، و امنیت و آسایش را براى همه ملل و اقوام بشرى فراهم سازد.

کتاب جوان از نظر افکار و تمایلات خطّ محترم فلسفى (ره)

سفارش به کار و تلاش

کار و تلاش و توکل به خدا: توکل و اعتماد بر فیوضات و تاییدات ارهی همراه با تلاش و کوشش و تمسک به اسباب و وسایل، مطمئن ترین راه رسیدن به اهداف مثبت:

از تو حرکت از خدا برکت»، دهخدا: ۱/۱۱۴

الحرکهُٔ بَرَکهٔ»، معجم کنوز الامثال، ص ۳۲۰

" Use the means and God will give the blessing ", E.D, p. ۵۱۶

کیفر دهی خداوند

چوب خدا صدا ندارد

The miles of God grind slowly (but they grind exceeding small)

والسلام با آرزوی موفق برای شما.   

خادم موحدان عالم مرتضوی


بسم اللَّه الرحمن الرحیم

تبلیغات کانال های اطلاع رسانی مؤسسه

توضیح و بیان مفصل وصیت نامه حضرت امیرالمؤمنی (ع) با ادبیات مختلف، همراه ما باشید در مدرسه تعلیم و تربیت کانال اطلاع رسانی ایتا

متن وصیت نامه حضرت امیرالمؤمنی (ع)

وصایای عمومی حضرت، متعدد و مختلف نقل شده است در این جا یکی از آن ها را که در اکثر کتاب های حدیثی علمای شیعه و سنی آمده است،[2] می آوریم:

این آن چیزی است که علی بن ابی طالب وصیت می کند.

علی به وحدانیت و یگانگی خدا شهادت می دهد، و اقرار می کند که محمّد بنده و پیغمبر خداست، خدا او را فرستاد تا مردم را هدایت کند و دین خود را بر ادیان دیگر غالب گرداند و لو کافران کراهت داشته باشند.

همانا نماز، عبادت، حیات و ممات من از خدا و برای خداست، شریکی برای او نیست من به این دستور امر شده ام و تسلیم خداوند هستم.

ای پسرم حسن! تو و همه فرزندان و اهل بیتم و هر کس را که این نامه به او برسد به امور زیر توصیه و سفارش می کنم:

متن وصیت نامه امام علی (ع)

1 - هرگز تقوای الهی رااز یاد نبرید، کوشش کنید تا دم مرگ بر دین خدا باقی بمانید.

2 - همه با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید و بر اساس ایمان به خدا متحد باشید و از هم جدا نشوید، همانا از پیغمبر خدا شنیدم که می فرمود: اصلاحِ میان مردم از نماز و روزه دائم افضل است و چیزی که دین را محو و نابود می کند فساد و اختلاف است و لا حَولَ و لا قُوَّة إلّا بِاللَّهِ العلی العظیم.

3 - ارحام و خویشاوندان» را از یاد نبرید، صله رحم کنید که صله رحم حساب انسان را نزد خدا آسان می کند.

4 - خدا را، خدا را! درباره یتیمان»، مبادا گرسنه و بی سرپرست بمانند.[3]

5 - خدا را، خدا را! درباره همسایگان» خوشرفتاری کنید، پیغمبر آن قدر در مورد همسایه سفارش کرد که ما گمان کردیم می خواهد آن ها را در ارث شریک کند.

6 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره قرآن»، نکند دیگران در عمل به قرآن بر شما پیشی گیرند!

7 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره نماز» چرا که نماز ستون دین شماست.

8 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره کعبه» خانه پروردگارتان، مبادا حج تعطیل شود که اگر کعبه خالی بماند و حج متروک شود مهلت داده نخواهید شد و مغلوب دشمنان خواهید شد.

9 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره ماه رمضان» که روزه آن ماه سپری است برای آتش جهنم.

10 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره جهاد در راه خدا» از مال و جان خود در این راه کوتاهی نکنید.

11 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره زکات مال» که زکات، آتشِ خشمِ الهی را خاموش می کند.

12 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره امّت پیامبرتان» مبادا مورد ستم قرار گیرند.[4]

13 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره صحابه و یاران پیغمبرتان» زیرا رسول خدا درباره آنان سفارش کرده است.

14 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره فقرا و تهیدستان» آن ها را در زندگی خود شریک کنید.

15 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره بردگان و کنیزان» که آخرین سفارش پیامبر(ص) درباره این ها بود.

امام علی (ع) مجدداً سفارش نماز را کرد و فرمود: کاری که رضای خدا در آن است در انجام آن بکوشید.

16 - با مردم به خوشی و نیکی رفتار کنید همان طوری که قرآن دستور داده است و به ملامت مردم ترتیب اثر ندهید.

17 - امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید، نتیجه ترک آن این است که بدان و ناپاکان بر شما مسلط خواهند شد و به شما ستم خواهند کرد، آن گاه هر چه نیکان شما دعا کنند دعای آن ها مستجاب نخواهد شد.

- بر شما باد که بر روابط دوستانه میان خود بیافزایید، به یکدیگر نیکی کنید از کناره گیری از یکدیگر و قطع ارتباط و تفرقه و تشتت بپرهیزید.

19 - کارهای خیر را به مدد یکدیگر و اجتماعاً انجام دهید و از همکاری در مورد گناهان و چیزهایی که موجب کدورت و دشمنی می شود بپرهیزید: تعاونوا علی البرّ و التقوی.»

20 - از خدا بترسید که کیفر خدا شدید است: واتقوا اللَّهَ إنّ اللَّهَ شَدیدُ العِقاب.»

خداوند نگهدار شما خاندان باشد و حقوق پیغمبرش را در حق شما حفظ فرماید، اکنون با شما وداع می کنم و شما را به خدای بزرگ می سپارم و سلام و رحمتش را بر شما می خوانم.[5]

در آخر این وصیت در کافی آمده است که پس از پایان وصیت حضرت پیوسته می گفت: لا إله إلاّ اللَّه» تا وقتی که روح مقدسش به ملکوت اعلی پیوست.[6]

در نهج البلاغه است که در پایان وصیت، امام (ع) فرزندان خود را مخاطب ساخت و به آن ها فرمود:

یا بنی عَبدُ المطّلب لا یلفِینَّکم تَخُوضونَ دِماءَ المُسلمینَ خُوضاً تَقولون: قُتِلَ أمیرُ المؤمنین! ألا لا یقْتُلُنَّ بی إلاّ قاتلی، اُنظروا إذا اَنا مُتُّ مِن ضَربَتِهِ هذهِ فَاضربوهُ ضَربَةً، لا یمثَّل بالرَّجُلِ فإنّی سَمِعتُ رَسولَ اللَّه(ص) یقول: إیاکم والمُثلة و لو بِالکلْبِ العَقور؛

ای فرزندان عبدالمطلب! نیابم شما را که در خون مسلمانان فرو روید و دست به کشتار بزنید به بهانه این که بگویید امیرالمؤمنین کشته شده و بدانید که در برابر من جز کشنده من کسی نباید کشته شود، نگاه کنید چون من از ضربت او از دنیا رفتم به او یک ضربت بزنید و او را مُثله نکنید که من از رسول خدا شنیدم که می فرمود: از مُثله کردن بپرهیزید اگر چه به سگ گزنده و هار باشد».»[7]

[1] . شرح نهج البلاغه خوئی، شرح نامه 24 . [2] . کافی، ج 7، ص 51؛ نهج البلاغه، نامه 47؛ شرح ابن ابی الحدید، ج 6، ص 120؛ اسد الغابه، ج 4؛ مسعودی مروج الذهب، ج 2، ص 425؛ تحف العقول، ص 197؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 142؛ تاریخ طبری، ج 6، ص 85 و بحار الانوار، ج 42، ص 248.

[3] . در نهج البلاغه دارد: مراقب باشید که مبادا یتیمان در اثر رسیدگی نکردن شما از بین بروند» (ولا یضیعوا بحضرتکم).

[4] . در بعضی از نسخ: اللَّه اللَّه فی ذریة نبیکم» دارد.

[5] . ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص 24.

[6] . ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص 24.

[7] . نهج البلاغه، نامه 47.

برچسب ها:

  • وصیت نامه امام علی (ع)x
  • سفارش به تقوا و نظم در کارهاx
  • سفارش توجه به قرآنx
  • سفارش به صله رحم و ایتامx
  • سفارش به صله رحم همسایگان و ایتامx
  • سفارش به نماز و حجx
  • سفارش به نیک رفتار ی با مردمx
  • متن وصیت نامه حضرت امیرالمؤمنین (ع)x
  • تبلیغات کانال های اطلاع رسانی مؤسسهx

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

Diary of Someone محتاج عشق harmonilbaran دانلود پاورپوینت در مورد ورزش بسکتبال .: بخشداری مرکزی شبستر :. نشر سرو نمونه فصل دوم پایان نامه,مبانی نظری,پیشینه تحقیق علـــــــــــــی و فاطـــــــــــــــمه حبادنما | پایگاه خبری تحلیلی جوانان حبیب آباد سیگما سیس